انتظار...
روزهاي آخر همراهي متصل منو ريحانه است و من اين روزها روزشماري ميكنم براي آمدنش به طور دقيق 30 روز ديگه مونده تا تاريخي كه دكتر براي زايمان تعيين كرده هرچند اين ي ماه اخير همش استرس اومدنش رو داشتم به خاطر انقباضات و تكونهاي كم ريحانه ولي اين يك هفته اخير كه همه چي آروم شده به روزشماري براي اومدنش بسنده كردم گاهي اوقات با خودم فكر ميكردم اگر من نوعي اينقدر كه براي اومدن فرزندنم روزشماري ميكنم اينقدر كه من همه چيز رو از يك ماه بلكه بيشتر براي اومدنش آماده ميكنم اينقدر كه اشتياق براي ديدن اين كوچولو دارم اگر ذره اي براي امام زمانم انتظار ميكشيدم شايد ظهور حتي يك دقيقه زودتر اتفاق مي افتاد انقدر درگير روزمرگي ها شديم انقدر زندگي دنيا ما...
نویسنده :
مامان رضیه
1:26