فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

سلام نی نی، فاطمه گلی

روز دوم سه ماهگی

1390/4/15 11:49
نویسنده : مامان رضیه
234 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بردیمت مرکز بهداشت واکسنت رو زدیم اول خیلی گریه کردی من که جرات نداشتم نگاه کنم بابایی بالا سرت بود بعد که کار پرستار تموم شد اومدم پیشت و نازت کردم نمیشد بغلت کنم به خاطر واکسن. خیلی آروم شدی و منم دلم آروم گرفت دوست ندارم برای واکسن ببرمت دلم ریش ریش میشه وقتی صدای گریه ات رو از درد آمپول میشنوم

دیشب رفتیم خونه دایی مهدیِ من البته چون سن دایی من و بابایی زیاد نیست مثل دایی های خودت حساب میشن اونجا امیرصالح که یک سال و نیمشه با تعجب نگاهت میکرد و میترسید دوروبرت بیاد دیشب خیلی دختر خوبی بودی

وضعیت شیرت هم هنوز ثابته نه بهتر شده و نه بدتر

راستی قدت 60 بود وزنت 5100گرم

خیلی زود داری بزرگ میشی مامانم داره پیر میشه

 

الان بیدار شدی و کلی بیقراری کردی منم بچه ندیده نزدیک بود گریه ام بگیره مثل اینکه خیلی خیلی دوستت دارم خدا کنه امروز به خیر و خوشی تموم شه

 

هنوز ناله میکنی و بیقراری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)