شیرین کاری های فاطمه
خیلی کمتر از قبل وقت می کنم بیام اینجا برات بنویسم شبا که میخابی گاهی اوقات تو سررسیدت مینویسم
نوشتن از شیرین کاری هات کار شاده ای نیست چون اصلا قابل شمردن و احصا نیست عضیاش رو می نویسم:
- وقتی تلفن زنگ میزنه چه نزدیک باشی چه دور داد می زنی میگی من اگه نزدیک باشی گوشی رو با کلی هیجان برمیداری و میگی سلام و صحبت میکنی ...
- دیروز پنجره باز بود و تو دم گرفته بودی و هی میگفتی جوجو خودشو میخارونه
- وقتی داشتم جارو برقی میکشیدم میچرخیدی میگفتی آموزش!
- هر از چند گاهی که هوس مهمونت میکنی میگی خوش اومین بفرمایین زحمت کشیدین ...
- بعد از کاری که خیلی دوست داری مثل خوردن ماکارونی یا تاب دادنت تو خونه یا کارای دیگه میگی دست شما درد نکنه
از این دست کارا خیلی زیاده و گفتن همش کلی وقت میگیرهو حتی ممکن نیست
دیدن روند رشدت و اینکه کاری که دیروز بلد نبودی انجام بدی الان بلدی شور و شوق خیلی زیادی بهم میده منم سعی میکنم از این استعداد خدادادی ات و علاقه ات برای یادگیری استفاده کنم
گل سرسبد خونه دوستت دارم اندازه یه دنیا