خداحافظ خونه قدیمی
سلام نی نی تپلی مامان داره کم کم باورم میشه رستمی یا بهتره بگم تهمینه ای اونایی که نمیدونن تو هستی و فکر میکنن من تنهام میگن چقدر چاق شدی خونه داری بهت ساخته نمیدونن یکی دیگه چاق میشه تو ظواهر من تغییر ایجاد میشه واقعا شکمم شده اندازه نه ماهگیای خاله سمانه (خاله بزرگت) امروز صبح دوباره ناشتا رفتیم آزمایش تو که به روی خودت نمیاوردی حسابی حال میکردی و بالا و پایین میپردی مامان فدای بالا پایین پریدنات امروز پرده ها رو هم باز کردیم و دادیم خشکشویی دیگه واقعا داریم از این خونه میریم بابابی خیلی سرش شلوغه الته بیشتر به خاطر اینه که تجربه اول اسباب کشی تنهایی شه البته منم تجربه اولمه و همش با خودم فکر میکنم اگه به یکی از کارا نرسیم یا اشتباه کنیم...
نویسنده :
مامان رضیه
16:04