فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

سلام نی نی، فاطمه گلی

روز آخر سه ماهگی

1390/5/13 15:24
نویسنده : مامان رضیه
151 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم

امروز همونجوری که انتظار میرفت بزرگتر شدی کار جدیدی نکردی ولی کمتر شلوغ کردی و دختر خوبی بودی امروز به زور ساعت 3 از خواب بیدارت کردم دیشبم تا 2 نخوابیدی منم سحر مثل آدمای خمار بیدار شدم البته در طول شب هم بدخواب بودی خوابت سبک شده بود دیشب برای اولین بار درد زمین خوردن رو چشیدی تکیه ات داده بودم به بالش مراقبت بودم ولی یه لحظه سرم رو که برگردوندم با سر خوردی زمین همونطور که قبلا گفتم ترسویی البته فعلا چون بعدش با اینکه بالش دوروبرت بود و بابایی بهت نشون داد که اونا نرمن ولی تو از جات تکون نمیخوردی و همش گریه میکردی

با تکون دادنت رو پام برای خوابوندنت خیلی ذوق میکنی یه صداهایی درمیاری که تا حالا درنیاوردی همشم میخندی

الانم با اینکه نود تا زدی تو رگ ولی بازم دنبال دستت میگردی نمیدونم لثه هات میخاره دوست داری مک بزنی یا واقعا گشنه ای

فردا شب افطاری دعوت داریم خونه عمو محسن (البته تو عمو واقعی نداری ولی به جاش یه عالمه عوی غیرواقعی داری البته ناگفته نماند که خاله هم زیاد داری) از دیشب که دعوت شدیم دارم فکر میکنم چی تنت کنم این اولین افطاری سه نفریمونه

فردا بعد از ده روز قراره بری حموم

دیشب صاحبخونه قبلی مون اومده بودن خونمون چه آدمای بامعرفتی ما هم قراره بریم خونشون ولی کی نمیدونم

بابایی خیلی کار داره وقتی میاد شش شده وبعد هم خواب و افطاری و یه ساعت درس و بازم خواب فعلا باید ساخت تا بابایی مرحله سنگین زندگی اش رو بگذرونه

هرچند قراره بقیه غذاهای دیشب رو بخوریم ولی من خیلی کار دارم میخام 3 ماهگی ات رو جشن بگیرم  فردا که نیستیم باید امشب این کار رو بکنم

پس تا بعد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)