سلام
سلام فاطمه گلی
با اینکه تو بلاگفا برات مینویسم اینجا هم یه دفتر خاطرات برات ایجاد کردم
دلم برات بگه باز بدقلق شدی و معلوم نیست تا کی میخای مامانی رو کلافه کنی با شیر خشک خوردن هرچند مامانت صبرش زیاده دیشب دوباره زیاد بیدار بودی ولی بابایی نگهت داشت باریک الله بابایی مهربون
دل مامانی برای مشهد تنگ شده ولی به هزار و یک دلیل نمیتونیم بریم یکی اش اومدنه عمه اته
الان خوابی و من اومدم وب گردی
فعلا برم به کارام برسم
بای بای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی