اولین روز سه ماهگی
سلام مامانی
چقدر میخابی اونم فقط تو بغل من دیشب با بابایی یک کلمه از حرفاتو یاد گرفتیم گریه کردنت برای شیر البته بابایی کمتر و من بیشتر امروز باید میرفتیم واکسن میزدیم ولی نشد امیدوارم شیر خوردنت بد نشه دوباره پس فردا عمه بنفشه میاد تهران دیگه خبری نیست میخام از امروز شیرخوردنت رو یاد داشت کنم تا دقیق تر به تغذیه ات رسیدگی کنم تا خدا چی بخاد
راستی بعضی از همسفرای کربلامون رفتن کربلا اون موقع تو بالقوه با ما بودی از خدا میخام زود قسمتمون کنه سه نفری باهم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی