امان از شیر خوردن فاطمه
خیلی ناراحتم فکر میکنم برای یک مادر هیچی بدتر از این نیست که نتونه به بچه اش شیر بده
فاطمه جون دو سه روزه برای شیر منو خوردن بد قلقی میکنه منم شیر خشکش رو با قاشق بهش میدم تا عادت شیشه خوردن از سرش بیفته اونم بی تابی می کنه گاهی اوقات می خام کلا دیگه بهش شیر خودم رو ندم تا دلم نشکنه که نمیخوره بگم خودم ندادم ولی باز دلم براش میسوزه همش تقصیر اون بیمارستان لعنتیه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی