فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

سلام نی نی، فاطمه گلی

عروسک بازی های فاطمه

1391/12/16 11:55
نویسنده : مامان رضیه
276 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل گلم از وقتی کوچکتر بود حدود یک سالش بود با عروسکاش خیلی قشنگ بازی می کرد همونطور مه من بغلش میکردم اونم عروسکش رو بغل میکرد همونطور که براش لالایی می خوندم و می خوابوندمش اونم عروسکش رو میخوابوندو ...

دو سه شب پیش من و بابایی تو آشپزخوه مشغول بودیم که دیدیم صدای فاطمه نمیاد نگاه کردیم ببینیم چی کار میکنه که دیدم مشغول بازیه ازش فیلم و عکس گرفتم و اینجا میذارم

سلام نی نی من چطوری

حالا خرج خونه رو از گجا بیارم چجوری عذا درست کنم؟؟؟؟؟

حالا ببین چه فکری کردم

شما همتون بخوابین تا من برم غذا دُدُس کنم

بچه ها بیاین ناهار (البته فاطمه اینجا داشت نی نی ای رو که دستشه عوض میکرد)

خب بچه ها ناهار گشنه پلو داریم با خورش دل ضعفه

بعد از ناهار فاطمه نی نی هاش رو انداخت تو قابلمه و گفت بریم آب بازی بعد باز بهشون غذا داد و...

تازه هر از چند گاهی می گفت مامان بیاین عکس بگیرین!!!

چند تا عکسم از آرشیو میذارم:

کمک فاطمه تو کارای خونه به سبک خودش

بالا رفتن فاطمه از در و دیوار خونه

فاطمه و خرسی هاش

یه مدتی فاطمه علاقه مند به کلاه و این ج.ر چیزها بود اینجا چند نمونه از کلاه های مورد استفاده اش رو میذارم:

کیفش

شالگردن بابایی

تی شرت بابایی

قبل از مهمونی

کلاه بابایی

پارک ساعی نیمه بهمن که اولین روز پاک تهران بود تو سال 91

حضور در صحنه فاطمه 22 بهمن 91

برنامه بعدی ام اینه که قل هو الله یا کوثر یا صلوات یا حسنی رو با صدای خودش بذارم البته اگه همکاری کنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

خاله زره
16 اسفند 91 19:57
واقعا جیگر شدی خاله. خیلی شیرین بازی می کنی. من که دلم رفت. فقط به خاله قول بده که با نی نی من هم مثل خودت بازی کنی تا مثل شما جیگر بشه.
خاله مریم
25 اسفند 91 1:35
وای که چقدر خوردنی شده. تو رو خدا فکر ما رو هم بکنین که دلمون آب میشه و دستمون به جایی نمی رسه. از طرف من محکم فشارش بدین البته نه اون طوری که جیغش در بیاد
عاطفه
26 اسفند 91 15:55
سلام. خیلی عکسای جیگریییی بود. فقط فاطمه رو نگه دارید که خیلی ام زود بزرگ نشه دیگه! چون بانمکییاش تمووم میشه
عمه بدشه
5 اردیبهشت 92 12:48
خیلی عکسات عشق بود جیگر عمه به خصوص اون که تو فکر بودی دلم واست یه ذره شد زودی بیا ببینمت
مامانی درسا
14 اردیبهشت 92 3:51
عزیزم تولدت مبارک انشاالله دستان مهربون خداوند همیشه نگه دارت باشه
دخترخاله هات(سحر-سارا-مريم)
8 خرداد 92 14:40
سلااااااااااااااااااام خيلي نازشدي من كه دستم بهت نميرسه وكرنه يه بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس أبدار مي كردمت اينم قيافه ي فاطمه بعداز بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس أبدار مريم :عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم سارا: سحرجووووووووووووووون:فاطمه ي عزيزم خيلي منتظرم تازودتر بياي مشهد راستي بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس ببخشيد دردت كرفت