دوباره پیش به سوی مشهد
سلام مامانی از دیشب نگرانم نکنه اسهال شده باشی خدا کنه حالت خوب باشه و مشکلی نداشته باشی از دیشب سعی کردم همش شیر خودم رو بهت بدم و موفق هم بودم فقط یه نوبت کمکی شیر خشک خوردی اونم به خاطر خوابالود بودن من بود امشب میریم مشهد هرچند به اندازه قبل خوشحال نیستم ولی بازم خوبه حال و هوام عوض میشه بابایی این روزا خیلی مشغوله صبح زود میره شبام خسته است و زود میخابه خداکنه موفق بشه و به هدفش برسه دیروز به نظرم اومد خیلی بزرگ شدی یعنی قدت خیلی بلند شده خدا تورو به پدر و مادرت ببخشه بقیه جریان تولدت: بالاخره روز هشتم تولدت که من رفتم دکتر خودم تا بخیه هام رو بکشم تو رو به خانم دکتر نشون دادم اول کلی ازت تعریف کرد و بعد هم گفت زردی داری گفت ببر...
نویسنده :
مامان رضیه
9:54